دیشب رفته بودم محل کارش دنبالش تا باهم بریم خونه. یه بسته کوچیک بهم داد که تووش یه تسبیح و یه مهر و یه دونه نبات بود. همکارش از مشهد براش سوغاتی آورده بود. مهر و تسبیح رو داد به من و نبات رو خودش خورد. امروز توو شرکت تسبیح دستم بود یکی از همکارا پرسید اون چیه دستت؟ گفتم ذکر میگم؟ پرسید چه ذکری؟ گفتم ذکر معشوق. یا معشوق و یا معشوق و یا معشوق و یا معشوق و .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گروه مطالعات اجتماعی پروین اسفند روانشناسی معاملات خورشید همچنان می‌دمد دمنوش لاغری ارگانیک و تناسب اندام hhdc که سهم من بشود ؛ یک نگاه سرسری ات بهارهاي پياپي.. پارس فیلیمو وبلاگ تخصصی طراحی سایت و سئو daneshyaar